آرشِ وارونه بر میدان تنکابن
آرشِ وارونه بر میدان تنکابن
پیام کاسپین | تحریف اسطوره در قامت تندیس؛ وقتی شهرداری از جانِ آرش، اشتباهِ مجسم می‌سازد/روایتی از یک تحریفِ مجسم و یک فاجعه‌ فرهنگی با بودجه‌ مردمی

پرینت خبر
پیام کاسپین | تحریف اسطوره در قامت تندیس؛ وقتی شهرداری از جانِ آرش، اشتباهِ مجسم می‌سازد/روایتی از یک تحریفِ مجسم و یک فاجعه‌ فرهنگی با بودجه‌ مردمی

در اقدامی تأمل‌ برانگیز، شهرداری تنکابن تندیسی از آرش کمانگیر اسطوره‌ جاودانه‌ی ایران‌زمین ساخته و بر یکی از میادین اصلی شهر نصب کرده است؛ اما همه‌چیز در این تندیس، وارونه است! از نحوه‌ی در دست گرفتن کمان تا جهت زانو زدن، همه برخلاف روایت‌های اصیل تاریخی و اسطوره‌ای ساخته شده‌اند؛ و مردم و مسافران و گردشگران داخلی و خارجی، این روزها شاهد نمادی‌ در این شهر سبز و دریایی شمال هستند که به‌جای الهام، آه از دل بر می‌کشد. از همین‌رو انتظار می‌رود دادستان تنکابن، در دفاع از هویت ملی، دستور بررسی و جمع‌آوری فوری این تندیس تحریف‌شده را صادر کند.

در تمامی نگاره‌ها و تندیس‌های معتبر از آرش، از نمونه‌ شاخص در کاخ‌موزه‌ی سعدآباد گرفته تا نقوش سکه‌های ساسانی، این پهلوان جاودانه، کمان را در دست چپ می‌گیرد، با دست راست تیر را می‌کشد و پرتاب می‌کند، و بر پای چپ زانو زده است.

اما در تندیس تازه‌ی تنکابن، همه‌چیز وارونه است؛ کمان در دست راست، تیر در چپ، و زانو بر پای راست؛ و این یعنی تحریفِ تمام‌عیارِ اسطوره، وسط میدان شهر‼️

چنین اشتباهی، تنها یک بی‌دقتی ساده نیست؛ تحریف تاریخ، و بی‌حرمتی به حافظه‌ی فرهنگی یک ملت است؛

آرش، فقط قهرمان تیر و کمان نیست؛ او تمثال فداکاری و مرزبان جان و نمادِ آزادگی، و پیام‌آور وطن‌دوستی است؛

در روایت‌های کهن، هر حرکت او معنا دارد؛ زانو زدن بر خاک، نشانه‌ی فروتنی در برابر وطن است؛ کشیدن تیر با دست راست، نشانه‌ی ایمان؛ و گرفتن کمان با دست چپ، توازن میان قدرت و تعهد است؛ وقتی چنین اسطوره‌ای، وارونه بازآفرینی می‌شود، گویی تیر آرش نه به‌ سوی دشمن، که به حافظه‌ی تاریخی ما پرتاب شده است!

ساخت تندیس‌ها، صرفاً کار هنری نیست؛ نوعی امانت‌داری تاریخی است؛ که هر انحراف از روایت، تحریف فرهنگ است.

اما شهرداری تنکابن بی‌مشورت با تاریخ‌پژوهان و هنرمندان، نمادی ساخته که نه تنها با واقعیت اسطوره در تضاد است، بلکه معنا و وقار آن را نیز وارونه کرده است؛

و این، همان درد همیشگی است؛ بی‌دانشی در پوشش هنر و بی‌هویتی در قامت نماد…‼️

بودجه‌ای که از صندوق شهرداری و بیت‌المال برای ساخت چنین اثری هزینه می‌شود، باید خرج پاسداشت هویت شود، نه قربانیِ بی‌دقتی و بی‌فهمی؛ این پول، امانت مردم است، نه ابزار خودنمایی یا رفع تکلیف فرهنگی؛ و این‌جاست که دادستان تنکابن باید، به‌عنوان مدعی‌العموم، به میدان بیاید و پاسخ‌خواهِ هزینه‌ی بیت‌المال باشد.

وقتی قرار است اثری شهری به نماد بدل شود، کوچک‌ترین خطا، بزرگ‌ترین بی‌احترامی‌ است؛ چرا که نخستین تصویری که گردشگران و نسل‌های آینده از آرش در این شهر توریستی خواهند دید، همین تندیس وارونه است!

آرش، تیر را با جان رها کرد تا خاک بماند؛
و امروز، در میدان تنکابن، تندیسی برپاست که با وارونگی‌اش، خاک معنا را به بازی گرفته است!

اهالی هنر، باستان‌ شناسان و دوست‌ داران فرهنگ ملی، حق دارند بپرسند:

کدام ناظر، کدام مشاور هنری، کدام مسئول فرهنگی این وارونگی را تایید کرده؟
آیا هیچ شورایی برای نظارت بر صحت تاریخی و هنری چنین آثار نمادینی وجود ندارد؟

چگونه ممکن است در شهری با این پیشینه‌ی فرهنگی، اسطوره‌ی ملی به چنین سادگی قربانی سهل‌انگاری شود؟

در روزگاری که ملت‌ها با تندیس‌هایشان حافظه‌ی خویش را ثبت می‌کنند، ما با بی‌دقتی، حافظه‌مان را پاک می‌کنیم؛ هویت ملی، عرصه‌ آزمون و خطا نیست؛ و نمادها، شوخی‌ بردار نیستند!

شایسته است شهرداری و شورای شهر تنکابن، فوراً نسبت به اصلاح این اشتباه فاحش اقدام کنند؛ زیرا تحریف آرش، یعنی شکستن آیینه‌ ایران!

تندیس آرش باید نماد پرتاب امید باشد، نه پرتاب اشتباه؛ او تیر را برای حفظ مرزها رها کرد، نه برای زخمی کردن حافظه‌ی ملت.

  • نویسنده : محمدصفر لفوتی | روزنامه‌نگار